Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-04@01:00:05 GMT

عاشقان سینه چاک پوتین و حمایت از صهیونیست ها

تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۱۷۹۰۲

عاشقان سینه چاک پوتین و حمایت از صهیونیست ها

همان طور که گفتم روس ها از اول هم همینی بودند که امروز می نمایند. دشمن تمامیت ارضی ایران و همدست جنایتکاران صهیونیست. شما می توانید اسم این ها را بگذارید منافع ملی و همه خباثت های روس ها را به پای درنظر گرفتن منافع ملی شان بنویسید اما اگر منافع ملی توجیه کننده هرگونه رذالتی است پس چرا کشتار مردم بی پناه ساکنان غزه را به پای منافع ملی اسرائیلی ها نمی نویسید؟ اسرائیلی ها اشغالگرند؟ قبول.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چرا لشگر کشی ها و جنایات آمریکا را به پای منافع ملی شان نمی نویسید؟ هیچ کشوری در جهان نمی گوید من به دلیل زیاده خواهی و منفعت طلبی و ارضای حوائج نفسانی ام می خواهم به یک کشور دیگر تجاوز کنم. اگر صرف شعار دادن و حرافی موجب حقانیت می شود صدام حسین هم حق داشت به ایران حمله کند. او هم به بهانه منافع ملی و عناوین دهان پرکنی مثل دفاع از هویت اصیل عربی هشت سال جنگ را به مردم ایران و عراق تحمیل کرد. پس تنها حرف زدن معیار درست عمل کردن نیست که اگر این گونه باشد همه حقند و یا دست کم به تعبیر آقای دکتر سروش در نزد هرکس بهره ای از حقیقت یافت می شود.

خب، با کشوری که به صراحت از پاره پاره شدن ایران حمایت می کند و با وقاحت تمام از کشتار ده ها هزار کودک و زن و مرد دفاع می کند چه نسبتی باید برقرار کرد؟ همه بحث بر سر این نکته است. قطعا ما همچون دوستان خودارزشی پندار نمی گوییم از فردا باید روسیه را در شمار کشورهای متخاصم قرار داد و یک مرگ بر به دیگر مرگ برها افزود. روسیه هم مثل چین. مثل عربستان. مثل عراق. مثل پاکستان. مثلا ما الان دم به دقیقه قربان صدقه رهبران پاکستان می رویم؟ یا مثلا برای رئیس جمهور ترکیه غش و ضعف می رویم؟ همان کاری را که در نسبت با آن ها انجام می دهیم با روس ها هم همان را باید انجام دهیم. همان چیزی که همیشه شعارش را می دهیم و به آن عمل نمی کنیم. احترام متقابل در مقابل احترام متقابل و اقتدار در مقابل بی حرمتی و درشتی. ما اما فکر می کنیم یا باید مثل بچه ها به یکی بگوییم قهر قهر تا روز قیامت قهر و یا باز مثل بچه ها همه داشته ها و نداشته هایمان را به یکی ببخشیم. یا باید به حکومت آل سعود فحش بدهیم و علیه آن ها شعر حماسی بخوانیم و کلیپ درست کنیم و یا دست در دستشان رقص شمشمیر انجام بدهیم و در ستایش آن ها قصیده سرایی کنیم و روی دل و دیده احول بنشانیمشان. یا باید در نماز جمعه مرگ بر روسیه بگوییم و رهبران آن ها را مشتی ملحد و کافر حربی از خدا بی خبر بخوانیم و یا این که تصویر مامور سابق کا.گ. ب رفیق پوتین را روی تیشرت هایمان چاپ کنیم و در راه پیمایی اربعین آن را به نمایش بگذاریم و به عنوان یکی از رهبران جبهه مقاوت از او ستایش کنیم.

مدعی در توجیه رفتار آقای لاوروف و لاس زدن ایشان با نتانیاهو می گوید: چون غرب می خواهد روسیه را در انزوا قرار دهد یک دوست هم برای روسیه یک دوست است و چون آمریکا از این حرکت ناراحت شده است پس روسیه کار خوبی کرده!

عجبا! یعنی روسیه پرستی دوستان خودارزشی پندار ته ندارد.امروز لاوروف جنایتکار به صورت لفظی از کشتن زنان و کودکان حمایت کرده اما والله اگر فردا روسیه با جنگنده هایش بر سر مردم غزه بمب اتم بریزد بازهم روس پرستان دست از حمایت و ستایش رفیق پوتین برنمی دارند. امروز روس ها در لفظ از تکه تکه شدن ایران حمایت کرده اند اما اگر فردا واقعا مدعی شوند که بخشی از خاک ایران باید به روسیه الحاق شود هستند کسانی که چنان این فعل روس ها را توجیه کنند که پدر جد لاوروف و پوتین هم متحیر بمانند از این همه سفسطه گری.

اصلا چرا ما با چنین منطقی با آمریکا ارتباط برقرار نمی کنیم؟ مگر نه آن که غایت دوستان ناراحت کردن اسرائیل است؟ خب اگر ما با آمریکا روابط حسنه برقرار کنیم اسرائیل ناراحت می شود. مگر در قضایای برجام اسرائیلی ها ناراحت نشدند؟ مگر قدم زدن ظریف با جان کری بعضی از دلواپسان را تا مرز سکته پیش نبرد؟مگراین دوستان همراه با اسرائیلی ها عزای عمومی اعلام نکردند و با لنگه کفش از رئیس جمهور وقت استقبال به عمل نیاوردند؟ مگر منافع این دوستان با منافع اسرائیلی ها مشترک است؟ بگذریم. اصل آن چه این دوستان می گویند از اساس پرت و بی ربط است. مگر منافع یک کشور بر اساس عصبانیت دیگر کشورهاست؟ مگر دیپلماسی را بر اساس لج و لج بازی و حرص این کشور و آن کشور را در آوردن پیش می برند؟ روس ها کار خوبی کردند که از کشتار بی رحمانه رژیم صهیونیستی حمایت کردند! چرا؟ چون با این کار آمریکایی ها شاکی شدند! یعنی منطق از این احمقانه تر در عمرم ندیده بودم. آن وقت توقع دارید مردم شعارهای انقلابی شما را باور کنند؟ شمایی که آمریکا ستیزی کورتان باعث شده طالبان را به رسمیت بشناسید؟ شمایی که آمریکایی ستیزی کودکانه تان باعث شده حتی اباطیل لاوروف را توجیه کنید؟حتی یک لحظه هم با خودتان فکر نکردید که بر و بچه های حماس و حزب الله با شنیدن چنین ترهاتی چه حالی می شوند؟ آن ها چطور باید به شما و سیاست های شما اعتماد کنند؟ آن ها چطور باور کنند که شما فردا روزی آن ها را به منافع روس ها نخواهید فروخت؟ به قول علی معلم دامغانی:

به روم و روس می بری؟ به بوق و کوس می بری؟

نه مام توست این وطن که را عروس می بری؟

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1855252

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: اسرائیلی ها منافع ملی روس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۱۷۹۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!

به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقاله‌ای را باعنوان" رژیم‌ شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.

این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر می‌رسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیش‌بینی نمی‌کرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همین‌ترتیب، سیستم پوتین در حال‌حاضر قدرتمند و مقاوم به نظر می‌رسد و کمتر کسی می‌تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.

مشخص است که چرا این استدلال برای فارن‌افرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب می‌کند. مردم دوست دارند آنچه را که می‌خواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ‌ چشم‌اندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتمل‌ترین سناریویی که باعث می‌شود کی‌یف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.

قیاس‌های تاریخی می‌توانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهت‌های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت‌های ساختاری را نادیده می‌گیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص می‌کند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.

اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکال‌تری را اتخاذ کند که کل سیستم را بی‌ثبات می‌کرد.

در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیل‌گران موافقند که پایه‌های اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیان‌گذار خود هم جان سالم به‌در می‌برد.

مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که می‌تواند در آن پیروز شود.

مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض می‌گرفت. در مقابل با وجود تحریم‌های غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامه‌ریزی شده شوروی سفت و سخت و ویران‌کننده بود و دولت در گودالی از یارانه‌های دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایه‌داری پویا است که به‌خوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریم‌های غرب دارند.

نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی،‌ فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلام‌گرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق می‌کند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانه‌ای که از مسکو می‌رسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنی‌ها از جنگ‌های اول و دوم درس گرفته‌اند که استقلال‌طلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچ‌یک از جمهوری‌های دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقه‌ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.

حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلام‌گرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویس‌های اطلاعاتی این کشور بود. ایالات‌متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله‌ای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن‌های کنسرت در مسکو مستقر می‌کردند. بااین‌حال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی‌شود. تروریست‌ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان می‌دهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حال‌حاضر از چالش‌های امنیتی که ایجاد می‌کنند بیشتر است.

شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارق‌العاده بود و جدی‌ترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب می‌آمد. ما هرگز نمی‌دانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ می‌داد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه می‌دانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.

اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی می‌ماند و نمی‌تواند به عنوان پایه‌ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.

برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع‌بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می‌کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفته‌اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد می‌کند.

*ترجمه: مهسا مژدهی

۳۱۱۳۱۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563

دیگر خبرها

  • واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
  • تماس تلفنی پوتین و امامعلی رحمان
  • ژنرال آمریکایی: پوتین با تجربه‌ترین دولتمرد جهان است
  • عملیات وعده صادق دشمنان را مرعوب و دوستان را مسرور کرد
  • اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همه‌جانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
  • پایان پوتین؟!
  • کرملین: فشار آمریکا به متحدان روسیه بی‌نتیجه است
  • پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • تحلیلگر سابق سیا: غرب نفوذ پوتین را دست کم می‌گیرد